• 6 سال پیش

  • 1.1K

  • 03:00

راوی شهرکتاب 2

شهرکتاب آنلاین
4
توضیحات
خوانش برشی از کتاب هنوز در سفرم نوشته سهراب سپهری توسط آقای محمد کیابیان مهری! در هیاهوی اشیا بودم که مرا صدا زدی. در صدایت مهر بود. و نوازش بود. هرچه به دور از هم افتاده باشیم، گاه دریچه هامان را می گشاییم، و یکدیگر را صدا میزنیم، و صدا کردن چه خوش است. صدایی نیست که نپیچد. و پیامی نیست که نرسد. هستی مهربان تر از آن است که پنداشته ایم. من گوش به زنگ وزش ها نشسته ام. و نگاه میکنم. زندگی را جور دیگر نمیخواهم. چنان سرشار است که دیوانه ام میکند. دست به پیرایش جهان نزنیم. دیروز باغبان آمد و درخت را هَرَس کرد. و من چیزی درنیافتم. به همسایه گفتم: بیش و کمی نیست. و او درنیافت. گاهی از خود می پرسم: پس چه هنگام کاسه ها از این آب های روشن پر خواهد شد. راستی چه هنگام. کار من تماشاست و تماشا گواراست. من به مهمانی جهان آمده ام و جهان به مهمانی من. اگر من نبودم، هستی چیزی کم داشت. اگر این شاخه ی بید خانه ی ما اکنون نمی جنبید، جهان در چشم براهی می سوخت. همه چیز چنان است که می باید. آموخته ام که خرده نگیرم. شکفتگی را دوست دارم. و پژمردگی را هم.. هنوز در سفرم - سهراب سپهر

با صدای
محمد کیابیان

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads