• 1 سال پیش

  • 880

  • 35:07
توضیحات

لبخند کثیف دوتا پسر توجهم رو جلب کرد. چند قدم رفتم عقب و بله!!! من خودم رو توی دردسر انداختم. دخترۀ احمق اصلاً حواسش به یقه­ اش نیست. از این زاویه حتی منم دارم خط بین دوتا برآمدگی سینه­ اش رو می­بینم. نگاه گرسنۀ اون حرومزاده­ها به زیباترین تپه­ های سوسیالیستی جهان، داشت اعصابمو شکنجه می­کرد. الان اصلاً نمی­خوام در مورد این که همۀ این مسائل چه ربطی به من داره فکر بکنم. می­تونم همۀ زوری رو که باید در خلال دو ساعت توی باشگاه خالی کنم؛ تو فک این دوتا حرومزداۀ بی­شرف بکوبم و بعد با خیال راحت برم خونه. مشکل اصلی اینه که به­ عنوان استاد نمی­تونم کسی رو کتک بزنم. 



پادکست (جهان اساطیر) کار جدید «بازندۀ شمارۀ یک» بارگذاری شد. شما میتوانید تخصصی ترین پادکست در مورد اساطیر ایران و جهان هم اکنون در «castbox» و «شنوتو» و «googel adcast» در دسترس شماست


شما میتوانید با عضویت در کانال تلگرامی پادکست، به فایل های نوشتاری و سایر فایل های تکمیلی دسترسی داشته باشید


با صدای
بازندۀ شمارۀ یک

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads